کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی

افسانه مرگ پیما ( دیوید گمل )

افسانه مرگ پیما ( دیوید گمل )

نویسنده: دیوید گمل

ترجمه و انتشار: وبلاگ داستان

ماه همچون تیغه یک داس بر فراز دروس دلنوچ آویزان و سکوت سنگینی بر همه جا حاکم بود. پلین در نور مهتاب، به سمت پایین، به اردوگاه نادیرها می نگریست.

فردا هزاران جنگجویی که آنجا جمع شده بودند، فریاد زنان در حال کشیدن نردبان ها و قلاب های آهنی شان به سمت نوار باریک زمین خون آلود خواهند آمد، آنها برای نبرد و مرگ فریاد خواهند کشید و دقیقا مثل امروز، آن صدا او را وحشت زده خواهد کرد و همچون سوزن های یخی پوستش را سوراخ خواهد کرد.

  ادامه مطلب ...

تولد یک قهرمان ( دیوید گمل )

تولد یک قهرمان

نویسنده: دیوید گمل

مترجم: سهیلا فرزین‌نژاد
داستان کتاب از جایی شروع می شه که اوئن اودل , افسونگر پیر , درباره خاطرات زمان جوانیش با شبحی حرف می زنه . درباره زندگی دوستش جارک مایس که دزد و راهزنی بی عاطفه و هوس بازه که به خاطر پول حاضره هر کاری انجام بده . از نقشی که او و دوستانش در جنگ با سلاطین خون‌آشام و سپاه آنگوستین دارند می گه و ...
ادامه مطلب ...

شوالیه های بدنام ( دیوید گمل )

شوالیه های بدنام
نویسنده: دیوید گمل
مترجم: طاهره صدیقیان
در مورد کتاب: در آغاز داستان با برده ای جوان به نام لاگ آشنا می شیم که دارای استعداد بزرگ جادویی است و در خواب شاهد باز شدن دروازه های خالی از سکنه بین جهان توسط اولاتار جادوگر و عبورشوالیه های افسانه ای گابالا به درون دروازه خالی از سکنه دنیای دیگر، به قصد نابودکردن همیشگی شر و شکست شیطان هست اما مانانان شوالیه ترسو پا به درون دروازه نمی زاره در حالیکه اولاتار از این موضوع خبری نداره , شش سال می گذره و خبری از شوالیه های گابالا نمی شه اما ...

ادامه مطلب ...

پژواک آوای دوران ( دیوید گمل )

پژواک آوای دوران

خلاصه‌ی داستان:
ماجرا از جایی شروع می‌شود که مردمانی به نام «آواتار» که به واسطه‌ی بلورهای انرژی خود فناناپذیرند، با خرابه‌ای از تمدنی روبرو هستند که خود بنا نهاده‌اند. تمدنی که زمانی برای مردمان خط، آیین نوشتن، کشاورزی و بسیاری دیگر را به ارمغان آورد اما در عین حال بر پایه‌ی برتری نژادی و نژادپرستی استوار بود. آن‌ها سالیان سال بر مردمی که از نژاد خودشان نبودند حکم راندند، کشور گشایی کردند و هم و غمی نداشتند زیرا اتکاشان بر بلورهایی بود که به واسطه‌ی هرم انرژی از نور خورشید تغذیه می‌کرد. این بلورها فناناپذیری، سلامت و تن‌درستی جاودان و جوانی ظاهری همیشگی را به آن‌ها هدیه می‌کرد. اما چرخه‌ی روزگار طوری رقم می‌خورد که پایه‌ی قدرت این تمدن –بلورها- را از منبع انرژی خود قطع می‌کند. سیلی می‌آید و پس از آن یخبندان می‌شود. شهر پاراپولیس –پایتخت آواتارها- به همراه هرم انرژی در زیر تلی از برف و یخ مدفون می‌شود. یکی از آواتارها مدتی قبل از این اتفاق، وقوع سیل را پیش‌بینی می‌کند و به همین واسطه تعداد ۳۰۰ نفر از آواتارها جان سالم به در می‌برند و به ناحیه‌ای دیگر نقل مکان می‌کنند. حالا آواتارها مجبورند برای هر بار شارژ مجدد بلورهایشان سفر سخت و دشواری را پشت سر بگذارند. اما با این حال همچنان برتری خود را بر نژاد غیر آواتار –که واگار نام دارند- حفظ کرده و مثل سابق آن‌ها را موجوداتی برده و بی‌ارزش می‌پندارند که تنها وظیفه‌ی خدمتگزاری آواتارها بر دوش‌شان است.

ادامه مطلب ...

دیوید گمل

دیوید گمل


دیوید اندرو گمل (زادهٔ اول اوت ۱۹۴۸) نویسندهٔ مشهور بریتانیایی کتابهای قهرمان محور بود. درحالی که در دوران جوانی به روزنامه نگاری مشغول بود در سال ۱۹۸۴ اولین رمان رسمی خود با عنوان "افسانه" را منتشر کرد. بعد از آن زمان بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶ بیش از سی رمان نوشت که بیشتر آنها حماسی و فانتزی بودند.

مادرش او را که در غرب لندن و در محله‌ای فقیرنشین متولد شده بود تا سن شش سالگی به تنهایی بزرگ کرد و پس از آن تصمیم به ازدواج دوباره گرفت. کودگی دیوید به جنگ و دعوا با زورگیران مدرسه و یا فرار کردن از دست آنها می‌گذشت و او درد زخم‌ها و جراحات زیادی را در این درگیری‌ها چشید. بیشتر این تحقیرها و اذیت و آزارها به علت حضور نداشتن پدر واقعی او بود، اما با پافشاری پدر ناتنی اش او یاد گرفت در مقابل سختی‌ها ایستادگی کند. این طرز تفکر در بیشتر رمانهای گمل قابل مشاهده است.

ادامه مطلب ...