کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی

نفس خون آشام ( آر ال استاین )

نفس خون آشام ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

انتشار: وبلاگ اعماق وحشت
فردى مارتینز و دوستش کارا از هیچ چیز نمى ترسند.اما این قبل ازآن روزى بود که به زیرزمین خانه فردى بروند و قبل از اینکه آن اتاق مخفى را پیدا کنند.و قبل از اینکه بطرى نفس خون آشام را پیدا کنند. بیچاره فردى و کارا .نباید هیچ وقت آن بطرى را پیدا مى کردند.چون حالا یک خون آشام در زیر زمین خانه فردى است.و او خیلى خیلى تشنه است.


شب ها، وقتی گرگ آدم سینه خیز پشت سرت حرکت می کند، آن قدر آرام قدم بر می دارد که نتوانی چیزی بشنوی و تا وقتی نفس گرم و ترشش را پشت گردنت احساس نکنی، نمی فهمی گرگ ادم پشت سرت است.

 

ادامه مطلب ...

نعره گربه ( آر ال استاین )

نعره گربه ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

آقای کینز با خوشحالی گفت: «عالی بود، بچه‌ها! عالی بود!» و صدایش تو سالن پیچید. من و رایان و فردی تعظیم کردیم. این اولین تمرین شبانه ما بود و خیلی خوب اجرایش کرده بودیم. بالاخره همه جمله‌هایمان را حفظ شده بودیم و حرکاتمان هم روی صحنه خیلی نرم‌تر شده بود.

این تمرینِ خوب، بهم کمک کرد که حداقل برای یک مدت کوتاه ماجرای ناهار را فراموش کنم. دلم نمی‌خواست بهش فکر کنم. دلم می‌خواست خاطره‌اش را برای همیشه از ذهنم پاک کنم. خیلی خجالت کشیده بودم. خیلی تحقیر شده بود.
رایان کیسه ناهار را از دستم کشید و پاره‌اش کرد. اثری از سر گربه نبود. یک ساندویچ و یک سیب سبز. رایان سیب را بالا گرفت و گفت: «آلیسون، تو اینو دیدی؟ همین بود؟»

کنار میز ایستاده بودم، لبه میز را دو دستی گرفته بودم و سرتا پایم می‌لرزید.همه بچه‌هایِ تو ناهار‌خوری بهم زل زده بودند. از لای دندان‌های کلید شده‌ام به زحمت گفتم: «من... نه... خیالاتی نشده بودم.» و بعد برگشتم و از ناهارخوری دویدم بیرون. یکراست دویدم طرف قفسه‌ام، کت و کتاب‌هایم را برداشتم و مثل باد برگشتم خانه.

  ادامه مطلب ...

بازی های ترس ( آر ال استاین )

بازی های ترس ( آر ال استاین )

بازی های ترس بخش اول

نویسنده: آر ال استاین

دوازده بچه بسیار باهوش و رقابت طلب برای شرکت در رقابتی برای بقا به نام " بازی های زندگی " انتخاب می شوند.آن ها نه تنها مجبورند با خطرات زندگی در یک جزیره ی استوایی دست و پنجه نرم کنند ، بلکه موجودات شیطانی که در آن نواحی زندگی می کنند هم روبرو می شوند .... موجوداتی که در انتظار قربانی بعدی شان هستند..

 

ادامه مطلب ...

جیغ ( آر ال استاین )

جیغ ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

لوسی عاشق داستان های دیو و پری است.آنقدر از این داستان ها گفته که خانواده و دوستانش کفرشان در آمده است. ولی یک روز لوسی با یک دیو واقعی و زنده روبرو می شود! ولی چه بد که لوسی آنقدر داستان های دیو تعریف کرده که هیچ کس حرفش را باور نمی کند. و چه بد که دیو هم می داند که او را شناخته و سر در پی او می گذارد...

 

ادامه مطلب ...

فرار ( آر ال استاین )

فرار ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

شش تا بچه با مشت های گره کرده دور من و برادرم لوک حلقه زده بودند و با عصبانیت ما را نگاه می کردند. بله، می دانم، خودم می دانم که روشم برای شروع داستان عوضی است، اما توی پارک وحشت همه چیز عوضی است. هنوز بیشتر از چند دقیقه از آشنایی من و لوک با آن بچه ها نگذشته بود، ولی تا آن حد از دستشان عصبانی بودند.

من لیزی موریس هستم و سیزده سالم است. برادرم لوک هم یازده ساله است....

  ادامه مطلب ...

ساعت فراموش نشدنی ( آر ال استاین )

ساعت فراموش نشدنی ( آر ال استاین )

مجموعه ساعت فراموش نشدنی ( اسم این مجموعه رو با توجه به ترجمه نام انگلیسی نوشتم !)

نویسنده: آر ال استاین

این مجموعه شامل چند داستان هست :

داستان های ک مهمانی هالوین، پرستار بد بچه، انتقام آدم برفی، چطور می توان با یک اژدها معامله کرد، رویای مومیایی، آیا ما هنوز آنجاییم، مرا با خودت ببر، دوست خیالی من، بازنده ها و می توانی مرا نقاشی کنی !

این مجموعه اسکن شده و کار کس دیگست که متاسفانه الان منبعد فایل اصلی رو به یاد ندارم تا توی پست بذارم با عذرخواهی از کسی که زحمتشو کشیده.

 

ادامه مطلب ...

کتاب مواظب باش چه آرزویی می کنی ( آر ال استاین )

کتاب مواظب باش چه آرزویی می کنی ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

سامانتا معروف به  سم  عصبانی و ناراحت بود و دلش نمی‌خواست به خانه برود. به همین دلیل با دوچرخه‌اش، در زیر باران، به قصد رفتن به مدیسون خلاف جهت خانه‌اش رکاب زد و به جنگل جفرز رسید. او در آن جنگل به زنی عجیب برخورد که خود را  کلاریسا معرفی کرد و مقابل لطفی که سام در حق او کرد، پیشنهاد داد که سام سه آرزو بکند تا او آرزویش را برآورده کند. اما سام در گفتن آرزوهایش دقت نکرد و درگیر ماجراهای ترسناکی شد.

 

ادامه مطلب ...

درس پیانو می تواند تو را بکشد ( آر ال استاین )

Piano Lessons Can Be Murder

درس پیانو می تواند تو را بکشد

نویسنده: آر ال استاین

هنگامى که جرى در اتاق زیر شیروانى خانه ى جدیدشان یک پیانوى قدیمى و پر از گرد و خاک پیدا کرد، پدر و مادرش تصمیم گرفتند که یک معلم خصوصى براى آموزش پیانو به جرى استخدام کنند. فکر نواختن پیانو در ابتدا جالب به نظر مى رسید.اما یک موضوع خیلى وحشتناک در مورد معلم پیانوى جرى، دکتر شریک وجود داشت. چیزى واقعا ترسناک. تا جایى که جرى نمى توانست دست به دکمه هاى پیانو بزند. مدتى بعد جرى داستان هایى شنید. داستان هایى وحشتناک درباره شاگردان مدرسه موسیقى دکتر شریک. شاگردانى که براى یادگرفتن یک درس به آن جا رفتند ... و دیگر باز نگشتند.

 

ادامه مطلب ...