کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی
کتابخانه ای برای همه

کتابخانه ای برای همه

کتابخانه فانتزی

رویای مومیایی ( آر ال استاین )

رویای مومیایی ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

من از بالای شانه های جوانا لوین به جعبه شیشه ای که مومیایی را در آن گذاشته بودند نگاه می کردم. یک علامت کوچک روی تابوت بود که قدیمی بود: هنر مصر باستان ! . دستبند و گردن بند و گوشواره طلایی بلندی داشت که عجیب می درخشید. جوانا گفت : وای چه قدر فوق العاده است. دستش را روی شیشه گذاشت : من این را می خواهم، همین را می خواهم. سرم را تکان دادم: این مال چهار هزار سال پیش است. جوانا احتمالا میلیون ها می ارزد. جوانا من را کنار زد و گفت : تولد من است چرا من نتوانم چند تا هدیه برای خودم بردارم؟

 

ادامه مطلب ...

چگونه هیولایی را بکشیم ( آر ال استاین )

چگونه هیولایی را بکشیم ( آر ال استاین )

نویسنده: آر ال استاین

گرتن و برادر ناتنی‌اش، کلارک، از اقامت در خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگشان متنفرند. پدربزرگ ادی عملا ناشنواست و مادربزرگرز نیز تنها به پخت‌وپز علاقه‌مند است. افزون بر این، آن‌ها در وسط یک باتلاق تاریک و گلی زندگی می‌کنند. موضوع واقعا عجیبی که درباره‌ی خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ وجود دارد این است که از اتاقی در طبقه‌ی بالای خانه‌ی آن‌ها، اتاقی که همیشه قفل است، همواره صداهای ترسناکی به گوش می‌رسد. بچه‌ها سرانجام به این فکر می‌افتند که در اطراف خانه، هیولای باتلاق را کشف کنند.

 

ادامه مطلب ...

درس پیانو می تواند تو را بکشد ( آر ال استاین )

Piano Lessons Can Be Murder

درس پیانو می تواند تو را بکشد

نویسنده: آر ال استاین

هنگامى که جرى در اتاق زیر شیروانى خانه ى جدیدشان یک پیانوى قدیمى و پر از گرد و خاک پیدا کرد، پدر و مادرش تصمیم گرفتند که یک معلم خصوصى براى آموزش پیانو به جرى استخدام کنند. فکر نواختن پیانو در ابتدا جالب به نظر مى رسید.اما یک موضوع خیلى وحشتناک در مورد معلم پیانوى جرى، دکتر شریک وجود داشت. چیزى واقعا ترسناک. تا جایى که جرى نمى توانست دست به دکمه هاى پیانو بزند. مدتى بعد جرى داستان هایى شنید. داستان هایى وحشتناک درباره شاگردان مدرسه موسیقى دکتر شریک. شاگردانى که براى یادگرفتن یک درس به آن جا رفتند ... و دیگر باز نگشتند.

 

ادامه مطلب ...

اردوگاه وحشت

Welcome To Camp Nightmare

نویسنده: آر آل استاین

غذایش بد است، مربیانش کمی عجیب هستند و مدیر اردوگاه عجیب تر از همه...
ولی بیلی فکر می کند مشکلی نخواهد داشت
اما دوستانش یکی یکی شروع به ناپدید شدن می کنند.
اینجا چه خبر است؟ چرا پدر و مادرش جواب نامه هایش را نمی دهند؟
اردوگاه ماه شب به اردوگاه وحشت تبدیل شده اشت و شاید بیلی نفر بعدی باشد...

 

ادامه مطلب ...